به گزارش مشرق، برخی معتقدند تفکرات آقای هاشمی رفسنجانی در طول سال های مختلف دچار تغییر و دگرگونی شده است، اما حجت الاسلام حسین ابراهیمی معتقد است: «آقای هاشمی از ابتدا تفکرش همین و تفکرش مستقلا برای خودش بوده» در ادامه دیدگاه های این عضو مرکزی جامعه روحانیت مبارز را درباره آقای هاشمی را می خوانید.
با توجه به موضوعگیریهای چالش برانگیز از سوی آقای هاشمی لطفا نظرتان را در مورد ریشه تفکرات آقای هاشمی بیان کنید و بفرمایید که از نظر شما این تفکرات از کجا منشأ میگیرد؟
تفکر لازم نیست از جایی منشأ بگیرد؛ تفکر برای خود فرد است و هر کسی فکری دارد.
با توجه به موضوعگیریهای چالش برانگیز از سوی آقای هاشمی لطفا نظرتان را در مورد ریشه تفکرات آقای هاشمی بیان کنید و بفرمایید که از نظر شما این تفکرات از کجا منشأ میگیرد؟
تفکر لازم نیست از جایی منشأ بگیرد؛ تفکر برای خود فرد است و هر کسی فکری دارد.
منظور از طرح این سوال مبانی فکری آقای هاشمی است. بهنظر شما اندیشههای هاشمی منطبق بر اندیشههای امام (ره) است یا اینکه تکیه بر مبانی توسعه مدرن غربی دارد؟
به نظر من مواضع آقای هاشمی مخلوطی از نظرات امام (ره)، نظرات رهبری و نظرات خودش است؛ یعنی مخلوطی از این اندیشه هاست. به هر حال تفکر آقای هاشمی مال خود آقای هاشمی است و وی فردی نیست که تحت تاثیر مثلا تفکر دیگری قرار گیرد و باید گفت که تفکر متعلق به خودش است و هر تصمیمی که میگیرد براساس فکر و اندیشه خودش است. البته خود آقای هاشمی یک مقدار تحت تاثیر مسائل عاطفی خانوادگی است اما اینکه بگوییم از بیرون کسی تفکری را به وی القا میکند نه چنین چیزی در مورد آقای هاشمی درست نیست.
بهنظر شما هاشمی در سالهای بعد از انقلاب تفکرش دچار دگرگونی شده یا اینکه از ابتدا تفکراتش همین بوده است؟
آقای هاشمی از ابتدا تفکرش همین بوده و مستقلا تفکرش برای خودش بوده است. در مجلس دوم ما با هم بودیم؛ آقای هاشمی همین بود. آقای هاشمی یک سیاستمدار است و براساس سیاستی که خودش فکر میکند حرف میزند و فکر نمیکنم که کسی بر او عامل موثر باشد یعنی من تصور چنین چیزی را نمیکنم.
ولی بهنظر میرسد که چرخشی در اندیشههای وی بهوجود آمده است؟
این چرخش براساس اقتضائات زمان است و این موضوع برای همه افراد وجود دارد؛ یعنی همه افراد مطابق زمان حرف میزنند، منتها ما معتقدیم که اصولی در اسلام حاکم است که زمان نمیتواند آن را تغییر دهد و آن اصول را باید حفظ کرد، مقام معظم رهبری اصولگرایی است که اصول را با تمام توان و آرمانخواهی حفظ میکند و بقیه افرادی که آرمانهای انقلاب و اصول اسلام را در همه جا حفظ میکنند خیلی کم هستند و اگر همه این آرمانها را حفظ میکردند در حال حاضر وضع ما این نبود.
بهنظر شما نوع نگاه اقای هاشمی به موضوع ولایت فقیه چگونه است؟
من معتقدم آقای هاشمی ولایت فقیه را قبول دارد؛ یک آدم عاقل نمیتواند ولایت فقیه را قبول نداشته باشد. کسانی ولایت فقیه را قبول ندارند که عقلشان را از دست داده باشند وگرنه حکومت را چهکسی میخواهد اداره کند.
اما برخی از مواردی که از آقای هاشمی سر میزند مثل نامه بدون سلام یا برخی از موضعگیریهایشان طور دیگری است؟
اینها مسائل سیاسی است؛ مسأله ولایت فقیه بخش عمدهاش اعتقادی و کلامی است و نمیشود کسی این را انکار کند. اگر کسی ولایت فقیه را انکار کند معنایش این است که آیین مقدس اسلام جامع نیست و جامعیت اسلام اگر ولایت فقیه از درونش برداشته شود دیگر وجود ندارد، یعنی زمانی که حضور ائمه معصومین نباشد اسلام قابل اجرا نیست.
شما اساسا آقای هاشمی را انقلابی میدانید؟
بنده آقای هاشمی را یک انقلابی میدانم منتها براساس تشخیص خودش.
خیلیها معتقدند که خانواده و نزدیکان آقای هاشمی روی او تاثیر دارند؟
اینها مسائلی است که محدود و عاطفی است، در اصول که آقای هاشمی نمیتواند تابع آنها باشد، معتقدم وی اصل نظام را قبول دارد، آقا و ولایت فقیه را قبول دارد، منتها براساس تشخیص خودش در انتخاب تاکتیک و مسیر اختلاف سلایقی هم دارد.
بهنظر شما هاشمی چه طرح و اندیشهای درباره آینده سیاسی نظام در ذهن خود دارد؟
به اعتقاد من هاشمی عمل گراست؛ یعنی باورش این است که اگر ما با جهان امروز کنار بیاییم مشکلاتمان حل میشود.
بهنظر شما چه قدر این اعتقاد آقای هاشمی با واقعیت موجود انطباق دارد؟
بنده عقیدهام چیز دیگری است؛ من آرمانی هستم و در تفکراتم دنبال آقا هستم و معتقدم آنچه آقا میگوید آن درست است چون معتقدیم که جامعه جهانی به معنای کدخدایی آمریکا، جامعهای نیست که ما را به کمال برساند بلکه جامعهای است که هر که سمت آن رفت به ذلت و خواری کشیده شده است. بنده براساس اعتقادات خودم که مبتنی بر رهنمودهای رهبری و امام (ره) است عمل میکنم لذا اینها را شیطان میدانیم و معتقدیم که از راه شیطان، انسان نمیتواند به رفاه و آسایش برسد بلکه باید دست به زانو بزنیم و بگوییم یا علی و اقتصاد مقاومتی را دنبال کنیم چراکه اقتصاد مقاومتی فقط منحصر به اقتصاد نیست بلکه انقلاب مقاومتی و کار مقاومتی است.
همه چیز باید در درون خود ما بجوشد و البته از اسباب مورد نیاز هم باید استفاده کنیم؛ یعنی بهعنوان اسباب از هر نوع امکانات مشروعی باید به نفع نظام استفاده شود چراکه روش درست و صحیح اینگونه است. بر همین اساس باید گفت که ما اعتقادمان این است که اصول اولیه باورها و داراییهای خودمان مهم است باید با تکیه بر همین امکانات کارمان را پیش ببریم.
بهعنوان سوال پایانی لطفا بفرمایید که شما مهمترین نقد به آقای هاشمی را چه میدانید؟
به هر حال باید به هشدار حضرت امام (ره) که فرمودند از اختلاف میان حضرت آقا و هاشمی بیمناک هستند توجه کرد. ما معتقدیم آقای هاشمی مواضعش خوب است اما الان باید دربست در اختیار مقام معظم رهبری باشد چراکه جدا شدن از مقام معظم رهبری برای هر کس در این موقعیت حساس به منزله از پا درآمدن و به بیراهه رفتن است و ضلالت و گمراهی به همراه خواهد داشت و این مسأله مهمی است که باید به آن توجه کرد.
آقای هاشمی هر نظری که دارد باید با آقا صحبت کند؛ یعنی آقای هاشمی اگر نظر دیگری دارد به آقا پیشنهاد کند اگر پذیرفتند اهلا و سهلا و اگر نپذیرفتند در مقابل ولی امر همه باید تسلیم باشیم و هرچه ایشان امر میکنند همان را اقدام کنیم.
منبع: هفته نامه پنجره